جايگاه اخلاق در فلسفه دكارت
محورهای موضوعی : اخلاق و تربیت اسلامی
کلید واژه: دكارت, اراده, شك, فلسفه, حكمت, اخلاق, اصالت انسان, موجود انديشنده, عقل,
چکیده مقاله :
در اين مقاله، پس از تبیین نوآوریهای دکارت در زمینه انسانشناسی، در وهله نخست ويژگيهاي شك دكارتي، و تقدم اراده بر انديشه، يعني ارادي انديشيدن، بررسي شده و اثبات ميشود كه در فلسفه دكارت، اثبات «ايده بداهت» و قضيه «ميانديشم»، مبتني بر اراده است. «من» اراده ميكنم كه شك كنم، فكر كنم، پس هستم. به اين ترتيب، اراده به نحو پيشيني در فلسفه او امري پذيرفتهشده است و اين نكتهاي است كه بیشتر دكارتپژوهان به آن كمتر توجه كردهاند. در بخش دوم، بعد از تعيين حيطه شك، با طرح بحث اراده و جدايي عقل عملي از عقل نظري، تفكيك حكمت از فلسفه در دكارت بررسي ميشود. مقاله در بخش سوم درصدد است زیربنای اخلاقیِ موجود اندیشنده، ارتباط آن با «من» طبیعی و کانون وجدانیات را، که نخستین سنگ بنای آن در قضيه بسيط و شكناپذير «cogito, ergo sum» جلوهگر میشود، بیابد. در مرحله نهايي، به اين نكته ميپردازد که آيا دكارت ميتواند از «اخلاقيات» به عنوان «بالاترين و كاملترين نظام اخلاقي، كه مستلزم معرفت كامل به ساير علوم است و آخرين مرتبه حكمت»، فقط به «اخلاق موقت» بسنده كند؟ با تبيين این مطلب و پاسخ به اين پرسش، جايگاه اخلاق در فلسفه دكارت بررسي خواهد شد.
In this article, after explanation of Descartes innovation about anthropology, in the first section the features of Descartes’ doubts, and precedence of will over thought; means to think willingly are considered and proved that the proof of “idea obviousness” and “I think” in philosophy of Descartes is based on will. “I” will to doubt, think and then I am. In this way, will is taken for granted and this is a point which ignored by Cartesian. In the second section after recognition of doubt, with pose of will discussion the separation of practical mind and theoretical mind, and wisdom from philosophy in Descartes. In the third section is going to be talked about the basis of thinker in relation to natural “I” and the center of conscience which the very first step is displayed in vastness and undoubtfulness issues. The last section talks about this that, can Descartes suffice to “moral provisory” of “code of morals” as highest and the most complete moral principles which needs perfect wisdom to other sciences and is the last level of wisdom? After recognizing this issue and answering the question, the position of code of morals is considered in Descartes philosophy.
"اسپينوزا، بنديكت (1382). شرح اصول فلسفه دكارت و تفكرات مابعدالطبيعي، ترجمه: محسن جهانگيري، تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، چاپ اول.
بهارنژاد، زكريا (1385). «مقايسه شك امام محمد غزالي و رنه دكارت»، در: آينه معرفت، ش9، ص125-155.
دكارت، رنه (1376). فلسفه دكارت، ترجمه: منوچهر صانعي درهبيدي، تهران: انتشارات بينالمللي الهدي، چاپ اول.
_____ (1385). تأملات در فلسفه اولي، ترجمه: احمد احمدي، تهران: سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهها (سمت)، چاپ پنجم.
______ (1383). گفتار در روش درست به کار بردن عقل و جستوجوی حقیقت در علوم، در: سیر حکمت در اروپا. تهران: حکمت.
______ (1384). اعتراضات و پاسخها، ترجمه: علي موسايي افضلي، تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ اول.
ژيلسون، اتين (1377). نقد تفکر فلسفی غرب از قرون وسطا تا اوایل قرن حاضر، ترجمه: احمد احمدی، تهران: حکمت، چاپ پنجم.
سورل، تام (1379). دکارت، ترجمه: حسین معصومی همدانی، تهران: طرح نو.
مجتهدی، کریم (1380). فلسفه و غرب (مجموعه مقالات)، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ اول.
مجتهدی، کریم (1382). دكارت و فلسفه او، تهران: اميركبير، چاپ اول.
هوسرل، ادموند (1384). تأملات دكارتي، مقدمهاي بر پديدارشناسي، ترجمه: عبدالكريم رشيديان، تهران: نشر ني، چاپ دوم.
Cottingham, John; Robert Stoothoff (1991). (translaters), The philosophical Writings of Descartes, Vol. III, The Correspondence, Cambridge university.
Cottingham, John (1993). A Descartes Dictionary, The Blackwell Philosopher Dictionary, Oxford.
Hegel, Georg Wilhelm Friedrich (1986). Phänomenologie des Geistes, Suhrkamp Verlag, Erste Auflage.
Hoffman, Paul (1986). »The Unity of Descartes's Man« in: The Philosophical Review, Vol. 95, No. 3, pp. 339-370.
Kant, Immanuel (1913). Kritik der reinen Vernunft, Albert Görland (Hrsg.), Ver. Bruno Cassirer, Berlin.
Ritter, Joachim (1995). Historisches Wörterbuch der Philosophie,Schwabe verlag,.Schoock, Martinus (1643). Admiranda methodus novae philos, Renati descartes, Sect. IV, Cap. 1, Utrecht.
Seneca (1972). Vom glückseligen Leben und andere Schriften, Übersetzung nach Ludwig Rumpel, Reclam Stuttgart.
"