کنش گفتاری اندیشه های ایرانشهری عنصرالمعالی بر اساس دیدگاه آستین
محورهای موضوعی : اخلاق و تربیت اسلامیمهسا فرهمندنژاد 1 , مریم شعبان زاده 2 * , عباس نیکبخت 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
2 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
3 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران
کلید واژه: عنصرالمعالی, قابوسنامه, اندیشه ی ایرانشهری, جان آستین, کنش گفتاری,
چکیده مقاله :
استفاده از نظریههای زبانشناسی در تحلیل آثار ادبی میتواند تمهیدات مناسبی را در اختیار محققان قرار دهد. نظریهی کنش گفتاری به عنوان یک نظریهی کاربرد شناسانه، گفتار را یک کنش اجتماعی و ارتباطی میداند و با بررسی زبان در بافت، در پی کشف زوایای پنهان معانی است.در این مقاله که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا انجام گرفته، سعی شده است مختصات و مولفه های اندیشه ی ایرانشهری عنصر المعالی در قابوس نامه، از دیدگاه کنش های گفتاری جان لانگشاو آستین مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا تحلیلی قوی تر از اندیشه ی وی، به دست آید. یافته های پژوهش دلالت بر این دارد که عنصر المعالی اندیشه های ایرانشهری را صرفا در معنای تحت اللفظی آن مطرح نمی کند، بلکه هدف او کنش تاثیری در مخاطب است. به واقع، قصد عنصرالمعالی از بیان و نوشتن مختصات و مولفههای اندیشهی ایرانشهری، ابلاغ و انشای پند، نظر و حکم خود است. گویی عنصرالمعالی خود را موظف میداند با نوشتن و تدوین قابوسنامه، عملی را انجام دهد و بالاخره اینکه زبانِ عنصرالمعالی آن اندازه که کاری را انجام می دهد، به روشنی آن را بیان نمیکند.
The use of linguistic theories in the analysis of literary works can provide researchers with appropriate measures. The theory of speech act as a practical theory considers speech as a social and communication act and by examining the language in the context, it seeks to discover the hidden angles of meanings. In this article, using library sources and Using the method of content analysis, it has been tried to analyze the coordinates and components of Iranshahri's thought of the noble element in Qaboos Nameh from the perspective of John Langshaw Austin's speech acts in order to obtain a stronger analysis of his thought. The findings of the research indicate that the noble element of Iranshahri's thoughts is not only presented in its literal sense, but his goal is to influence the audience. As a matter of fact, the intention of Sarantul Maali to express and write the coordinates and components of Iranshahri's thought is to communicate and compose his advice, opinion and judgment. It's as if Sanrat al-Maali considers himself obliged to perform an action by writing and editing Qaboos-nameh, and finally, the language of Sanrat al-Maali does not express it clearly as much as it does something..
البرزی، پرویز. (1393). مبانی زبان شناسی متن، چاپ دوم، تهران: امیرکبیر.
الهیاری، فریدون. (1387). قابوس نامه عنصرالمعالی و جریان اندرزنامه نویسی سیاسی در ایران دوران اسلامی، مجله علمی- پژوهشی دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، دوره دوم، ش سیام، پاییز.
اوستا. (1388). به کوشش جلیل دوستخواه، ج 2، چاپ چهاردهم، تهران: انتشارات مروارید.
بهار، محمدتقی، (1379). سبک شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی (3 جلدی)، تهران: انتشارات زوار.
پایا، علی. (1383). فلسفهی تحلیلی؛ مسائل و چشماندازها، چاپ دوم، طرح نو، تهران.
پورداوود، ابراهیم. (1384). گاتها کهنترین بخش اوستا، چاپ دوم، تهران: انتشارات اساطیر،
تنسر، (1354). نامهی تنسر به گسنسب، تصحیح مجتبی مینوی، تهران: خوارزمی.
دریایی، تورج. (1393). شاهنشاهی ایران، پیروزی عربها و فرجام شناختی زردتشتی، ترجمه شهرام جلیلیان، تهران:
ذکایی، علیرضا. (1382)، تاریخ آموزش و پرورش ایران و اسلام، تهران: آگاه.
رستم وندی، تقی. (1388). اندیشه ایرانشهری در عصر اسلامی، تهران: امیرکبیر.
سرل، جان. (1385). افعال گفتاری، ترجمه: علی عبداللهی، چاپ اول، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
-شعبانی، رضا. (1389). مبانی تاریخ اجتماعی ایران، چاپ: یازدهم، تهران: انتشارات قومس.
صانعیپور، محمدرضا. (1390). مبانی تحلیلی کارگفتن در قرآن کریم، دانشگاه امام صادق (ع).
عباس، احسان. (1348). عهد اردشیر، ترجمه: محمدعلی امام شوشتری، تهران: انتشارات انجمن آثار علمی.
عنصرالمعالی، کیکاووس بن اسکندر. (1395). قابوسنامه،تصحیح غلام حسین یوسفی،تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
کریستین سن، آرتور. (1382). ایران در زمان ساسانیان، ترجمه رشید یاسمی، چاپ سوم، تهران: انتشارات ساحل.
لطفیپور، کاظم. (1372). درآمدی به سخن کاوی، مجله زبانشناسی، بهار و تابستان.
مزداپور، کتایون، ( 1386 ). اندرزهای ایرانی، تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی.
موسوی، سیدرسول. (1388). تصاویر بلاغی خورشید در شاهنامه و بازتاب اسطوره مهر در آن. ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی، سال 5، ش 14.
نفیسی، سعید. (1342). منتخب قابوس نامه، تهران، چاپخانه سپهر.
وکیلی، هادی و همکاران. (1394). رویکرد فرهنگی- اجتماعی آل زیار، تاریخ ناصری خوارزمی، س3، پاییز، ش 1.
یوسفی، غلامحسین. (1390). دیداری با اهل قلم، تهران: علمی.
371 |
نوع مقاله: پژوهشی
صفحات 388 - 371
کنش گفتاری اندیشه های ایرانشهری عنصرالمعالی
بر اساس دیدگاه آستین
مهسا فرهمند نژاد1
مریم شعبان زاده2
عباس نیکبخت 3
چکیده
استفاده از نظریههای زبانشناسی در تحلیل آثار ادبی میتواند تمهیدات مناسبی را در اختیار محققان قرار دهد. نظریهی کنش گفتاری به عنوان یک نظریهی کاربرد شناسانه، گفتار را یک کنش اجتماعی و ارتباطی میداند و با بررسی زبان در بافت، در پی کشف زوایای پنهان معانی است.در این مقاله که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش تحلیل محتوا انجام گرفته، سعی شده است مختصات و مولفه های اندیشه ی ایرانشهری عنصر المعالی در قابوس نامه، از دیدگاه کنش های گفتاری جان لانگشاو آستین مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد تا تحلیلی قوی تر از اندیشه ی وی، به دست آید. یافته های پژوهش دلالت بر این دارد که عنصر المعالی اندیشه های ایرانشهری را صرفا در معنای تحت اللفظی آن مطرح نمی کند، بلکه هدف او کنش تاثیری در مخاطب است. به واقع، قصد عنصرالمعالی از بیان و نوشتن مختصات و مولفههای اندیشهی ایرانشهری، ابلاغ و انشای پند، نظر و حکم خود است. گویی عنصرالمعالی خود را موظف میداند با نوشتن و تدوین قابوسنامه، عملی را انجام دهد و بالاخره اینکه زبانِ عنصرالمعالی آن اندازه که کاری را انجام می دهد، به روشنی آن را بیان نمیکند.
واژگان كليدي
عنصرالمعالی، قابوسنامه، اندیشه ی ایرانشهری، جان آستین، کنش گفتاری.
[1] . دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی،دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران. Email: mahsafarahmandnezhad@gmail.com
[2] . دانشیار زبان و ادبیات فارسی، گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران. (نویسنده مسئول) Email: mshabanzadeh@lihu.usb.ac.ir
[3] . دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران.
Email: Nikbakht_a@lihu.usb.ac.ir
تاریخ دریافت: 23/5/1402 پذیرش نهایی: 25/8/1402