Managerial ethics in Marzbannameh and the advice of the kings
Subject Areas : Ethical contexts of behavior in other sciences
1 -
Keywords: Managerial ethics, the advice of the kings, Saadi, Marzbannameh, Varavini.,
Abstract :
Nasihat al-Muluk Saadi and Marzbanehnameh, the work of Marzbaneh Banurstam, which was later adorned and written by Varavini in complex technical prose, are two works of historical treasure of Persian literature, each of which in its own style, principles and principles of management. And have shown the ethical models of management, which at that time were very similar and symmetrical with the ways of governing and governing. In both works, the necessity of observing and protecting the moral and religious teachings and the creature of the king to the virtues and desirable moral qualities such as benevolence and forgiveness, justice and fairness, moderation, cheerfulness and democracy and the like, are warned. Also, paying attention to those around and subordinates, how to deal with them, the quality of interaction and treatment with different sections and classes of people, as well as how to deal with enemies and ill-wishers, have been the most important issues that these two works have addressed. The study of these works clearly shows that Saadi in his advice to the kings, without any hesitation, has expressed his intention in the form of very clear and explicit advice addressed to the ruler and sultan of the society, while in Marzbanameh, this is important using technical language. And it is very busy and full of different literary industries and in the form of allegories and legends from the language of different animals and beasts and in the envelope of multifaceted and cryptic words, which, of course, despite the differences and differences in the two works, can be close and He found many similarities in their general and fundamental concepts and themes, which were how to manage, policy and governance.
قرآن کریم
نهجالبلاغه(1378). ترجمه¬ی سید جعفر شهیدی، تهران: نمازی.
اورنسون، الیوت (1362). روانشناسی اجتماعی. حسین شکرکن، اهواز: دانشگاه شهید چمران.
پرهیزکار، کمال (1375). تئوریهای مدیریّت. تهران: آگاه.
ترواثا، رابرت (1369). اصول مدیریّت و رفتار سازمانی. عیناله علا، تهران: زوار.
حسینی، سید مهدی(1388). تحلیل نامه¬ی امام علی به مالک اشتر. تهران: نواب.
دسلر، گری (1373). مبانی مدیریّت. ترجمه¬ی داوود مدنی، تهران: پیشبرد.
سعدی، مصلحالدّین(1369). گلستان. تصحیح غلامحسین یوسفی، تهران: خوارزمی.
ــــــــــــــــــ (1386). کلیّات سعدی. بر اساس تصحیح محمد علی فروغی، چاپ اول، مشهد: به¬نشر.
سیاسی، علیاکبر (1371). نظریّههای شخصیّت. تهران: دانشگاه تهران.
عبید زاکانی(1387). اخلاقالأشراف. تصحیح علی اصغر حلبی، تهران: اساطیر.
عنصرالمعالی، کیکاووس بن اسکندر(1386)، قابوسنامه. به اهتمام غلامحسین یوسفی، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
غزالی، امام محمد(1364). کیمیای سعادت. تهران: علمی و فرهنگی.
قائمینیا، محمد(1389). توصیههای لقمان حکیم. تهران: آذرخش.
کلینی، بیتا، اصول کافی، ترجمهی سیّد جواد مصطفوی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت.
نجفی، علیرضا(1389). شرحی بر تجارب الأمم. تهران: حکمت نوین.
نظامالملک طوسی، ابوعلی حسن بن علی (1388). سیاستنامه. تصحیح عباس اقبال، تهران: اساطیر.
وراوینی، سعدالدّین(1355). مرزباننامه. تصحیح محمد روشن، تهران: بنیاد فرهنگ ایران.
267 |
نوع مقاله: پژوهشی
صفحات 300 - 267
اخلاق مدیریّتی در مرزبان نامه و نصیحة الملوک
طواق گلدی گلشاهی 1
چکیده
نصیحة الملوک سعدی و مرزباننامه، اثر مرزبانبنرستم که بعدها توسط وراوینی، به نثر فنّی پیچیدهای آراسته و نگارش یافت، دو اثر از گنجینه تاریخی ادب فارسی محسوب میشوند که هر کدام از آنها به سبک و شیوهی مخصوص به خود، مبانی و اصول مدیریّتی و الگوهای اخلاقی مدیریّتی را که در آن دوران، بهشدّت در تشابه و تقارن با طرق کشورداری و حکمرانی بوده، نشان دادهاند. در هر دو اثر، لزوم مراعات و پاسداشت آموزههای اخلاقی و دینی و متخلّق بودن پادشاه به فضایل و خصلتهای پسندیدهی اخلاقی چون احسان و بخشش، عدل و انصاف، اعتدال و میانهروی، خوشخُلقی و مردمداری و نظایر آن، گوشزد شده است. همچنین، توجّه به اطرافیان و زیردستان، چگونگی رفتار و سلوک با آنان، کیفیّت مراوده و رفتار با بخشها و طبقات مختلف مردم و نیز چگونگی مواجهه با دشمنان و بدخواهان، از مهمترین و عمدهترین مسائلی بوده است که این دو اثر، بدان پرداختهاند. مطالعهی این آثار به روشنی نشان میدهد که سعدی در نصیحة الملوک، بی هیچ تکلّف و اطنابی، مقصود خود را در قالب نصایحی کاملاً روشن و صریح و خطاب به حاکم و سلطان جامعه بیان کرده است درحالیکه در مرزباننامه، این مهم با استفاده از زبانی فنّی و به شدّت متکلّف و سنگین و مشحون از صنایع مختلف ادبی و در قالب تمثیلات و افسانههایی از زبان حیوانات و جانوران مختلف و در لفافهی سخنان چندپهلو و رمزگونه بیان شده است که البته با وجود اختلافات و تفاوتهایی در دو اثر، میتوان قرابت و مشابهت بسیاری را در مفاهیم و مضامین کلی و بنیادین آنها که عبارت از چگونگی مدیریّت، سیاست و حکمروایی بوده است یافت.
واژگان کلیدی
اخلاق مدیریّتی، نصیحة الملوک، سعدی، مرزباننامه، وراوینی.
[1] . استادیار. گروه زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه فرهنگیان. تهران. ایران.
Email: tavagh.golshahi@gmail.com
تاریخ دریافت: 26/12/1399 پذیرش نهایی: 2/3/1400