بررسی اعانه برجرم بامحوریت توجه به ارزش های اخلاقی در اسلام و حقوق
محورهای موضوعی : اخلاق و تربیت اسلامیراضیه سادات علوی 1 , مرتضی براتی 2 * , مهدی ذوالفقاری 3
1 - دانشجوی دکتری، گروه فقه ومبانی حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران
2 - استادیار ومدیرگروه الهیات ومعارف اسلامی، فقه ومبانی حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی دامغان، ایران
3 - استادیارگروه الهیات ومعارف اسلامی، فقه ومبانی حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی دامغان، ایران
کلید واژه: اعانه براثم, جرم, ارزش های اخلاقی,
چکیده مقاله :
منظور ازمعاونت در جرم این است که فردی یا افرادی با همکاری و مساعدت با مباشر جرم به نحوی از انحاء مانند: تحریک، ترغیب، تطمیع، دسیسه، فریب و نیرنگ، سوءاستفاده از قدرت،اخفاء، تهیه وسایل ارتکاب جرم،با ارائه طریق ارتکاب جرم و تسهیل وقوع جرم بدون دخالت معاون در عنصر مادی، آن جرم صورت پذیرد، البته این همکاری باید قبل یا مقارن با وقوع جرم اصلی باشد. مجرمانه بودن عمل اصلی، شرط تحقق معاونت است. بدین معنا که رکن قانونی معاونت درجرم،آن است که عمل مباشر(عملش) مجرمانه باشد تا کار شخص، معاونت در جرم محسوب گردد. در فقه نیز معاونت در جرم، گناه و ستم، خود جرم است که کیفر تعزیر دارد. اثم در لغت به معنای گناه، بزه، ذنب و عدوان به معنای ظلم و ستم، بدخواهی و بی عدالتی است که درزمره مصادیق ومعیارهای، ضدارزشهای اخلاقی قلمداد میگردد بدین جهت استنباط می شود که؛ قرآن کریم تعاون در اثم و عدوان را نهی و تعاون در بر و تقوی که از شاخص های افعال نیک اخلاقی است را مقرر می کند و می فرماید: «تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعانوا علی الاثم و العدوان» (مائده: 2). در تعریف معاونت برخی می گویند که این آیه بر حرمت اعانت در اثم و عدوان دلالت دارد و غیر از تعاون است. اعانت این است که کسی دیگری را یاری دهد، ولی تعاون عبارت است از همکاری دو یا چند نفر یا یک گروه با یکدیگر. به تعبیر دیگر، تعاون از باب تفاعل (مشارکت وهمکاری ) است و انجام آن بین دویا چند فاعل دارد. قاعده حرمت برا ثم یکی از قواعد فقهی است که در مقاله حاضر نگارنده ابتدا مدارک و مستندات این قاعده را از قرآن و روایات ارائه میکند و حکم عقل و اجماع را بیان می کند و معانی لغوی و اصطلاحی لغات این قاعده را تشریح میکند وبه رابطه معاونت و شرکت در جرم مغایربا ارزشهای اخلاقی میپردازد.
The meaning of accessory in a crime is that a person or persons cooperate and assist with the perpetrator of the crime in a way such as: incitement, persuasion, enticement, conspiracy, deception and trickery, abuse of power, concealment, preparation of the means of committing the crime, by providing the means of committing the crime. The crime and facilitation of the occurrence of the crime without the involvement of the deputy in the material element of that crime, of course, this cooperation must be before or parallel to the occurrence of the main crime. The criminality of the main act is a condition for the fulfillment of the vice. This means that the legal element of being an accomplice in a crime is that the steward's act is criminal so that the person's work is considered an accessory to the crime. In jurisprudence, being a deputy in a crime, sin and oppression is the crime itself, which has the penalty of Ta'zir.Atham in the word means sin, offense, sin and aggression means cruelty, malice and injustice, which is considered among the examples and standards of moral anti-values, it is inferred that; The Holy Qur'an forbids cooperation in sin and aggression, and prescribes cooperation in piety, which is one of the indicators of good moral actions, and says: "Cooperation in the cause of evil and piety, and no cooperation in the cause of sin and aggression" (Maidah: 2). . In the definition of deputyship, some say that this verse refers to the sanctity of helping in evil and aggression, and it is different from cooperation. Aid is to help someone else, but cooperation is the cooperation of two or more people or a group with each other. In other words, cooperation is about interaction (participation and cooperation) and it involves several agents.The rule of sanctity is one of the rules of jurisprudence. In this article, the author first presents the evidence and documentation of this rule from the Qur'an and hadiths, and expresses the ruling of reason and consensus, and explains the lexical and idiomatic meanings of the words of this rule. The relationship of deputy and participation in the crime contradicts moral values.
قرآن کریم
انصاری، شیخ مرتضى، (1415 هق)، كتاب المكاسب، قم: كنگره جهانى بزرگداشت شيخ اعظم انصارى.
ابوعامر، محمد زکی، (1992م)، قانون العقوبات اللبنانی: القسم العام، بیروت دارالجامعیه.
ابن منظور، محمّد بن مكرم، (1408 ه. ق)، لسان العرب، بيروت: دار التراث العربى.
اردبيلي، محمد علی، (1383)، حقوق جزای عمومی، ج2، تهران: نشر میزان.
باهری، محمد، (1340)، تقریرات درس حقوق جزای عمومی، تهران: چاپ براردان علمی.
ترمذی، ابوعیسی بن سوره، (بی تا)، الجامع الصحیح،بیروت.
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، (1378)، مبسوط در ترمینولوژی حقوق، ج5، تهران: گنج دانش.
حسینی شاهرودی، سید علی، (1408ه.ق)، محاضرات فی الفقه الجعفری، قم: دارالکتب الاسلامی.
حومد، عبدالوهاب، (1990)، المفصل فی شرح قانون العقوبات:القسم العام،المطبعه الجدیده، دمشق.
حرعاملی، محمدبن حسن، (1367ق)، وسائل الشیعه، ناشرموسسه ال البیت لاحیا ءالتراث
حميدي، منوچهر، (1351)، معاونت در ارتکاب جرم، تهران، چاپخانه صبح امروز.
خمينى، سيد روح اللّه، (1415 هق)، المكاسب المحرمة، قم: مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى.
خمینی،سید روح الله، (بی تا)، تحریرالوسیله، ترجمه محمد اسلامی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسی جلد دوم.
دهخدا، علی اکبر، (1377)، لغت نامه دهخدا، چاپ دوم، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، جلد پنجم.
سیاح، احمد، (1375)، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران: انتشارات اسلام.
راغب اصفهانی، (بىتا)، المفردات فى غريب القرآن، بيروت: دار المعرفه.
سبزواری نژاد، حجت، (1392)، حقوق جزای عمومی(جرم،مجرم،مسوولیت کیفری و موانع آن) چاپ اول،تهران؛جنگل جاودانه.
شکری، رضا و قادر سیروس، (1387)، قانون مجازات اسلامی در نظم حقوق کنونی، تهران: نشر مهاجر.
شامبیاتی، هوشنگ، (1374)، حقوق جزای عمومی، ج2، تهران: رودکی، 1371. و انتشارات ویستار: چ5؛ ( وچاپ 12، انتشارات مجد،1384)
شامبیاتی، هوشنگ، (1392)، حقوق جزای اختصاصی جرایم علیه اموال،چاپ دوم، تهران؛ مجد، جلد اول، ص220)
صانعی، پرویز، (1376)، حقوق جزای عمومی، ج2، تهران: گنج دانش،
طبرسی، فضل بن حسن، (1384)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن،ج2،انتشارات:دارالعلوم.
طريحى، فخر الدين، (1416 ه)، مجمع البحرين، تهران: كتاب فروشى مرتضوى.
عوده،عبدالقادر، (1372)، التشریح الجنایی الاسلامی، مترجمین، ناصر قربانیان، مهدی منصوری، نعمت ا... الفت، ج2، چاپ اول، نشرالمیزان.
عمید، حسن، (1350)، فرهنگ فارسی عمید، انتشارات جاویدان.
فاضل لنكرانى، (1416 ه.ق)، محمد، القواعد الفقهيه، ج1، قم: چاپ مهر.
قیومی، احمد بن محمد مقرى، (بی¬تا)، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير للرافعي، قم: منشورات دار الرضي.
گلدوزيان، ایرج، (1378)، حقوق جزای اختصاصی، تهران: مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی.
گلریز، امین، (1394)، شرح کامل قانون مجازات اسلامی در نظام عدالت کیفری ایران،چاپ اول،تهران؛مجد.
گرجی، ابوالقاسم، (1355)، گزارش علمی کنفرانس اجرای حقوق کیفری اسلامی، نشریه حقوق تطبیقی،ش2.
موسوی بجنوردی، سيد محمد بن حسن، (1401 ه. ق)، قواعد فقهيه، ج1، تهران: مؤسسه عروج.
موسوی بجنوردی،رسید محمدبن حسن، (1388)، القواعد الفقهيه، ج2، چاپ دوم، انتشارات مجد.
مرادي، حسن، (1373)، شرکت و معاونت در جرم، تهران: نشر میزان.
محقق داماد، مصطفي، (1379)، قواعد فقه، بخش جزايي، تهران، مركز نشر علوم اسلامي.
محسنی، مرتضی، (1376)، حقوق جزایی عمومی، چاپ احمدی،چاپ اول،1375، چ2.
میرمحمد صادقی، حسین، (1387)، حقوق جزای اختصاصی جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص، تهران: نشر میزان.
میرمحمد صادقی، حسین، (1379)، حقوق جزای اختصاصی جرایم علیه مصالح عمومی، تهران: نشر میزان.
مجلسی (علامه)، محمدباقر، (1315ق)، بحارالانوار، ناشردارالکتب اسلامی، ج23،ص330،ح4
نراقى، احمد بن محمد مهدى، (1417 هق)، عوائد الأيام في بيان قواعد الأحكام، قم: انتشارات دفتر تبليغات اسلامى.
نوربها، رضا، (1386)، زمینه حقوق جزای عمومی، تهران: گنج دانش.
نجفی (جواهری)، سیدمحمدحسن، (بی تا)، جواهرالکلام، ج41
وليدي، محمد صالح، (1378)، مختصر النافع، حقوق جزای عمومی، چاپ اول، تهران، نشرخط سوم، ص331.
345 |
نوع مقاله: پژوهشی
صفحات 369 - 345
بررسی اعانه برجرم بامحوریت توجه
به ارزش های اخلاقی در اسلام و حقوق
راضیه سادات علوی 1
مرتضی براتی 2
مهدی ذوالفقاری 3
چکیده
منظور ازمعاونت در جرم این است که فردی یا افرادی با همکاری و مساعدت با مباشر جرم به نحوی از انحاء مانند: تحریک، ترغیب، تطمیع، دسیسه، فریب و نیرنگ، سوءاستفاده از قدرت،اخفاء، تهیه وسایل ارتکاب جرم،با ارائه طریق ارتکاب جرم و تسهیل وقوع جرم بدون دخالت معاون در عنصر مادی، آن جرم صورت پذیرد، البته این همکاری باید قبل یا مقارن با وقوع جرم اصلی باشد. مجرمانه بودن عمل اصلی، شرط تحقق معاونت است. بدین معنا که رکن قانونی معاونت درجرم،آن است که عمل مباشر(عملش) مجرمانه باشد تا کار شخص، معاونت در جرم محسوب گردد. در فقه نیز معاونت در جرم، گناه و ستم، خود جرم است که کیفر تعزیر دارد. اثم در لغت به معنای گناه، بزه، ذنب و عدوان به معنای ظلم و ستم، بدخواهی و بی عدالتی است که درزمره مصادیق ومعیارهای، ضدارزشهای اخلاقی قلمداد میگردد بدین جهت استنباط می شود که؛ قرآن کریم تعاون در اثم و عدوان را نهی و تعاون در بر و تقوی که از شاخص های افعال نیک اخلاقی است را مقرر می کند و می فرماید: «تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعانوا علی الاثم و العدوان» (مائده: 2). در تعریف معاونت برخی می گویند که این آیه بر حرمت اعانت در اثم و عدوان دلالت دارد و غیر از تعاون است. اعانت این است که کسی دیگری را یاری دهد، ولی تعاون عبارت است از همکاری دو یا چند نفر یا یک گروه با یکدیگر. به تعبیر دیگر، تعاون از باب تفاعل (مشارکت وهمکاری ) است و انجام آن بین دویا چند فاعل دارد. قاعده حرمت برا ثم یکی از قواعد فقهی است که در مقاله حاضر نگارنده ابتدا مدارک و مستندات این قاعده را از قرآن و روایات ارائه میکند و حکم عقل و اجماع را بیان می کند و معانی لغوی و اصطلاحی لغات این قاعده را تشریح میکند وبه رابطه معاونت و شرکت در جرم مغایربا ارزشهای اخلاقی میپردازد.
واژگان كليدي
[1] . دانشجوی دکتری، گروه فقه ومبانی حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی، دامغان، ایران.
Email: razisadatalavi@gmail.com
[2] . استادیار ومدیرگروه الهیات ومعارف اسلامی، فقه ومبانی حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی دامغان، ایران. (نویسنده مسئول) Email: mr.barati123@gmail.com
[3] . استادیارگروه الهیات ومعارف اسلامی، فقه ومبانی حقوق، واحد دامغان، دانشگاه آزاد اسلامی دامغان، ایران.
Email: kalam@gmail.com
تاریخ دریافت: 28/3/1403 پذیرش نهایی: 24/6/1403