ارائه الگوی عوامل موثر محتوایی پیام تبلیغات چاپی براساس رویکرد پدیدارشناسی
محورهای موضوعی : اخلاق و تربیت اسلامینیما شجاعی 1 , کامبیز حیدرزاده 2 * , احمد روستا 3
1 - دانشگاه آزاد اسلامی قزوین
2 - دانشگاه آزاد اسلامي، تهران واحد علوم و تحقیقات
3 - عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
کلید واژه: پدیدارشناسی پیام تبلیغاتی, تبلیغات چاپی, عوامل موثر محتوایی, نگرش به برند, نگرش به تبلیغات.,
چکیده مقاله :
هدف از تحقیق حاضر ارائه الگوی عوامل موثر محتوایی پیام تبلیغات چاپی براساس رویکرد پدیدارشناسی است. در این تحقیق از روش پدیدارشناسی استفاده شده است. در این مطالعه کارمندان شرکت آی سودا به عنوان مصاحبه شوندگان مورد بررسی قرار گرفتند که با انجام مصاحبه با 4 نفر، اشباع نظری اتفاق افتاد. برای تایید پایایی تحقیق در این مطالعه به داده های خام رجوع شد تا ساخت بندی نظریه با داده های خام مقایسه و ارزیابی شود. همچنین از تکنیک ممیزی نیز استفاده گردیدو جهت ارزیابی اعتبار از روش زاویه بندی استفاده شده است. نتایج حاصل از استخراج مفاهیم و مقوله ها و مضمون های حاصل از 4 مصاحبه با مدیران و فعالان صنعت شکلات، منجر به شناسایی متغیرها (مضمون ها) و مولفه های هر متغیر از دید فعالان و مدیران صنعت شده است. همچنین، با توجه به اینکه تمامی مصاحبه شوندگان از جمله فعالان در شرکت آی سودا می باشند، لذا کدهای به دست آمده حاصل از مصاحبه آزمودنی ها، قابلیت اتکای بیشتری پیدا می کنند. 9 مولفه تعیین کننده متغیر (مضمون) محتوای پیام تبلیغاتی شامل موارد ذیل است: نگرش به صنعت تبلیغات، نگرش به برند، نگرش به صنعت تولید، نگرش به بازار، نگرش به بسته بندی، نگرش به واردات، نگرش به صادرات، نگرش به خرید، نگرش به مصرف.
The purpose of this study is to present a model of the effective factors of the content of a printed advertisement message based on the phenomenological approach. In this research, the phenomenological method has been used. In this study, employees of the I-Soda Company were interviewed as interviewees, with an interview with 4 people, theoretical saturation. To confirm the reliability of the study, raw data was presented to compare the construction of the theory with raw data. Audit techniques have also been used and the angle method has been used to assess validity. The results of the extraction of concepts, categories and themes from four interviews with managers and chocolate industry activists have led to identifying the variables (themes) and the components of each variable from the viewpoint of the activists and industry managers. Also, given that all the interviewees are among the activists in the company, they will be more reliant on the results obtained from interviewing the subjects. 9 The determinant component of the content (content) of the message is the following: Advertising attitudes, Brand Attitudes, Attitudes toward the Manufacturing Industry, Attitudes toward the Market, Attitudes towards Packaging, Attitudes towards Imports, Attitudes towards Exports, Attitudes to Shopping , Attitude towards consumption.
پرسی، ل. روسیتر، ج. الیوت، ر. 1391، مدیریت استراتژیک تبلیغات، انتشارات مدیریت صنعتی، تهران.
چادهوری،ا. 1391، "هیجان و منطق در رفتار مصرف کننده"، مترجم حیدرزاده، کامبیز، انشارات سیته.
سرآبادانی، م. 1390، " تاثیر جاذبه های فروش نرم و سخت آگهی های تجاری بر قصد خرید مصرف کنندگان"، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، تهران.
سولومون، م. (1392)، رفتار مصرف کننده، ترجمه کامبیز حیدرزاده، انتشارات بازاریابی.
طبیبی، ج، ملکی، م، و دلگشایی، ب، 1390، تدوین پایان نامه، رساله، طرح پژوهشی و مقاله علمی، انتشارات فردوس، تهران.
کاتلر، ف. 1385، مدیریت بازاریابی، فروزنده: مترجم، انتشارات رشد، تهران.
کاویانی، م. (1391)، "روانشناسی تبلیغات با تاکید بر تبلیغ دینی"، نشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
مارشال ریو، ج. (1391)، "انگیزش و هیجان"، ترجمه سید محمدی، انتشارات ویرایش.
مالهوترا، ن. 1392، تحقیقات بازاریابی، حیدرزاده و تیمورپور: مترجم، انتشارات مهربان نشر، تهران.
محمدیان، م. (1379). "مدیریت تبلیغات"، انتشارات حروفیه.
موون، ج. و ماینور، ر. 1389، "رفتار مصرف کننده"، حیدرزاده کامبیز: مترجم، نشر دانشگاه آزاده اسلامی، قزوین.
Benson, C.E. & Lucas, D.B. (1929), “The historical trend of negative appeals in advertising”, Journal of Applied Psychology, Vol. 13, No.4, Pp. 346-356.
Brennan, L. & Binney, W. (2010), "Fear, guilt, and shame appeals in social marketing", Journal of Business Research, 63, 140–146.
Fife, D. Mendoza, J. Terry, R. (2012). “The Assessment of Reliability Under Range Restriction A Comparison of α, ω, and Test–Retest Reliability for Dichotomous Data”, Educational and Psychological Measurement. Vol. 72, No. 5, pp. 862-888.
Geuens, M. Pelsmacker, P. & Faseur, T. (2011), “Emotional advertising: Revisiting the role of product category”, Journal of Business Research Vol. 64, Pp. 418–426.
Kaminski, H. & Reichert, T. (2010), “Using Sexual Appeals in Advertising to Sell Cosmetic Surgery: A Content Analysis from 1986 to (2007)”, Sexuality and Culture Vol. 15, Pp. 41-55.
Kibrien, S. (2000), “Emotions, Advertising and Consumer Choice”, Copenhagen Business School Press.
Lee, E., & Schumann, D. (2004), "Explaining the special case of incongruity in ad: Combining classic theorical approaches", Marketing Theory, Vol. 4, No. 1/2, Pp. 59-90.
Okazaki, Shintaro & Mueller, Barbara & Taylor, Charles R. (2010a), "Measuring Soft-Sell versus Hard-Sell Advertising Appeals", Journal of Advertising, Vol. 39, No. 2, Pp. 5-20.
Ruiz, S. & Sicilia, M. (2004), “The impact of cognitive and/or affective processing styles on consumer response to advertising appeals”, Journal of Business Research 57, 657– 664.
Solomon, M., & Bamossy, G., Askegaard, S., Hogg, M., (2006), Consumer Behavior: European perspective, Europe: Prentice Hall