A Fair Moral Assessment of Arbitration before Judicial Quasi-Judicial Processes in the Iranian Legal System with Emphasis on the Principles of Fair Procedure
Subject Areas : Ethics and Islamic Educationjamshid abbas zadeh 1 , bizhan abbasi 2 * , Vali Rostami 3 , ebrahim mousa zadeh 4
1 -
2 - University of Tehran
3 - University of Tehran
4 - University of Tehran
Keywords: Ethics, Administrative Procedure, Quasi-Judicial Authorities, Fair Trial. ,
Abstract :
The arbitration body, as a method of dispute settlement based on the agreement and contention of the parties to the dispute, has long been favored by the public. This popular system of arbitration has privileges that make it superior to other methods of dispute resolution. Diversification and diversification of references as well as their functioning make it difficult to formulate a single administrative code of law that is based on fair trial principles, But the quasi-judicial nature and their differentiation from judicial and rule of law principles and administrative practices can be common ground for investigating the conduct of investigations that may create a single trial and non-compliance with legal requirements. In judgment, arbitration, administrative hearings, and in general, any type of legal action based on fairness is a moral conscience that recognizes the issue. In general, the principle of fairness can be characterized as impartiality, rejection of bias, rejection of bias, listening to the other party's (fair hearing), performance of duty without regard for personal and group tendencies, with due diligence, reinforcement and trustworthiness, and ... enumerated. We therefore seek to examine the ethical assessment of fair arbitration prior to quasi-judicial hearings in the Iranian legal system with an emphasis on the principles of fair trial.
رستمی، ولی، «حقوق مؤدیان مالیاتی»، 1388، فصلنامه حقوق (مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران)، دوره ۳۹ شماره ۱.
مدنیان، غلامرضا، رویکرد نظام دادرسی به مراجع شبه قضایی، 1392، روزنامه حمایت، بخش حقوقی،11 آبان
یاوری، اسدا...، «حق برخورداری از دادرسی منصفانه در آئین دادرسی نوین»، 1388، نشریه حقوق اساسی،تهران، سال دوم، شماره ۲.
خسروی، احمد، جایگاه اصل دادرسی عادلانه در حل اختلافات مالیاتی، 1388، پایان نامه جهت دریافت کارشناسی ارشد حقوق عمومی، دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبایی.
مدنیان، غلامرضا، مراجع شبه قضایی به کدام مراجع گفته می شود؟ قابل دسترسی در تارنمای hemayatoline.ir
پولانزاس،ن. آر، ۱۳۸۶، فلسفه حقوق، ترجمه ی نجاد على الماسی، تهران، میزان
دل و کیو، ژرژ، ۱۳۸۶، فلسفه حقوق، ترجمه ی جواد واحدی، تهران، میزان
محسنی،حسن،رضایی نژاد،امیرحسین،1390،اخلاق و دادرسی:تاملاتی پیرامون اعتبار صدای ضبط شده بدون اخطار،مجله حقوقی دادگستری،شماره 73
183 |
نوع مقاله: پژوهشی
صفحات 190- 183
سنجش اخلاقی انصاف مدارانه داوری پیش از رسیدگیهای شبه قضایی در نظام حقوقی ایران با تاکید بر اصول دادرسی منصفانه
جمشید عباس زاده 1
بیژن عباسی 2
ولی رستمی 3
ابراهیم موسی زاده 4
چكيده
نهاد داوری به عنوان یک روش حل اختلاف مبتنی بر توافق و تراضی طرفین اختلاف ، از قدیم الایام مورد توجه و اقبال مردم قرار داشته است . این سیستم قراردادی موسوم به داوری مردمی دارای امتیازاتی است که آن را نسبت به سایر روش های حل اختلاف ممتاز ساخته است .پراکندگی وتنوع مراجع و همچنین کارکرد آنان امکان تدوین قانون آیین دادرسی اداری واحد که براساس اصول دادرسی منصفانه باشد کار را مشکل می کند، اما ماهیت شبه قضایی و متمایز بودن آنها از محاکم قضایی و حاکمیت اصول حقوقی و اعمال اداری می تواند نقاط اشتراک برای بررسی انجام تحقیق که امکان ایجاد آئین دادرسی واحد و عدم مغایرت با الزامات قانونی وجود دارد.
در قضاوت، داوري،رسیدگیهاي اداري و به طور کلی هر نوع اقدام حقوقی بر مبناي انصاف، وجدان اخلاقی است که به تشخیص موضوع می پردازد. در مجموع می توان براي اصل انصاف ویژگیهایی چون بی طرفی و نفی جانبداري، نفی غرض ورزي، گوش دادن به حرف طرف مقابل(استماع منصفانه)، انجام وظیفه بدون در نظر گرفتن گرایشهاي شخصی و گروهی انجام وظیفه با رعایت صداقت، تقوي و امانتداري و ...را برشمرد. بنابراین سعی داریم به بررسی سنجش اخلاقی انصاف مدارانه داوری پیش از رسیدگی های شبه قضایی در نظام حقوقی ایران با تاکید بر اصول دادرسی منصفانه بپردازیم.
واژگان كليدي
[1] . دانشجوی دکتری حقوق عمومی، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
Email: j.abbaszade@yahoo.com
[2] . دانشیار گروه حقوق عمومی، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، تهران، ایران (نویسنده مسئول)
Email: babbsia@ut.ac.ir
[3] . دانشیار گروه حقوق عمومی، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
Email vrostami@ut.ac.ir
[4] . دانشیار گروه حقوق عمومی، دانشکده حقوق وعلوم سیاسی دانشگاه تهران، تهران، ایران
Email: e.mousazadeh@ut.ac.ir
تاریخ دریافت: 20/9/1398 پذیرش نهایی: 3/12/1398