خشونت خانگی معلول زنجيرهاي است از عوامل پيچيده که البته در اين ميان فقدان جرمانگاري، عدم ديدگاه صريح قانون و سکوت قانونگذار در برخي از موارد، خود به گسترش آن کمک مينمايد. امّا از موارد بارزی که قانونگذار، با جواز خود بر انجام عمل مجرمانه، محیط امن خانه را به مکانی بر چکیده کامل
خشونت خانگی معلول زنجيرهاي است از عوامل پيچيده که البته در اين ميان فقدان جرمانگاري، عدم ديدگاه صريح قانون و سکوت قانونگذار در برخي از موارد، خود به گسترش آن کمک مينمايد. امّا از موارد بارزی که قانونگذار، با جواز خود بر انجام عمل مجرمانه، محیط امن خانه را به مکانی برای کینه و خشونت ورزی مبدل کرده است، ماده 630 قانون مجازات اسلامی (بخش تعزیرات) است که با عنوان جواز قتل در فراش مطرح میباشد، علیرغم انتقادات فراوان صورت گرفته، قانونگذار در ماده 302 قانون مجازات اسلامی 1392 مجدداً آورده است که از مصادیق بارز خشونت خانگی علیه زنان به شمار میآید.
قانونگذار باید تمامی تلاش خود را در جهت حذف مواد قانونی انجام دهد که خود میتوانند زمینهساز جرمزایی باشند و بر میزان جواز عدالت دادگستری خصوصی و انتقامجوییهای شخصی و خشونتهای خانگی بیفزایند. مقاله به روش توصیفی تحلیلی و شیوه اسناد کتابخانه ای شکل یافته است.
پرونده مقاله
خشونت به عنوان یک معضل جدی و جهانی حقوق بشری، علیه زنان در حال انجام است. اما این معضل در کشورهای توسعه نیافته همچون افغانستان رواج بیشتری داشته و به اشکال مختلف و به طور گسترده علیه زنان در خانواده، محل کار و اجتماع اعمال میگردد. با این حال در این کشور در راستای حمایت چکیده کامل
خشونت به عنوان یک معضل جدی و جهانی حقوق بشری، علیه زنان در حال انجام است. اما این معضل در کشورهای توسعه نیافته همچون افغانستان رواج بیشتری داشته و به اشکال مختلف و به طور گسترده علیه زنان در خانواده، محل کار و اجتماع اعمال میگردد. با این حال در این کشور در راستای حمایت حقوقی از زنان تا کنون اقداماتی چون؛ گنجاندن مواد حمایت کننده از زنان در برابر خشونتهای اعمالشده علیه آنان در قانون اساسی، تصویب قوانین متعدد حمایتی از زنان و تصویب بیشترکنوانسیونهای حقوق بشری و .... انجام گرفته است. در این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی سعی در بررسی مبانی حقوقی رفع تبعیض و خشونت نسبت به زنان با نگاهی به ﺗﻌﻬﺪات دوﻟﺖ اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن شده است.
پرونده مقاله
خشونت یکی از مهمترین وجوه تاریخ زندگی سیاسی بشر است که به صورت درد و رنج جسمی و روحی در آدمی ظهور مییابد. اندیشمندان و نظریهپردازان سیاسی تلاش کردهاند پدیدۀ خشونت را در درون نظریۀ سیاسیشان توضیح دهند. کارل اشمیت یکی از مهمترین نظریهپردازان سیاسی و حقوقی در قرن بی چکیده کامل
خشونت یکی از مهمترین وجوه تاریخ زندگی سیاسی بشر است که به صورت درد و رنج جسمی و روحی در آدمی ظهور مییابد. اندیشمندان و نظریهپردازان سیاسی تلاش کردهاند پدیدۀ خشونت را در درون نظریۀ سیاسیشان توضیح دهند. کارل اشمیت یکی از مهمترین نظریهپردازان سیاسی و حقوقی در قرن بیستم است که به توضیح و ایضاح مفهوم خشونت پرداخته است. اشمیت، حیات بشر را به قلمروهای متنوع و نسبتاً مستقلی از اندیشه و عمل از جمله اخلاق، زیباییشناسی، اقتصاد و... تقسیم میکند که قلمرو سیاست و امر سیاسی یکی از این قلمروها، با معیار تمایز دوست-دشمن است. امر سیاسی پیشفرض دولت، و دولتْ مظهر سرشت سیاست است. سیاست نیز تصمیمگیری فرد حاکم در وضعیت استثنایی است. حاکم هم کسی است که در شرایط استثنایی تصمیم میگیرد. دولت یا همان فرد حاکم، انحصار تامِّ بهکارگیری خشونت را در دست دارد. حاکم که از بیرون و ورای نظام قانونی، برای آن تصمیمگیری و تعیین تکلیف میکند، این اقدام اجبارآمیز او اِعمال خشونت است که به اصطلاح خشونت حاکمانه نامیده میشود. این مقاله تلاش میکند نظریۀ خشونت را در اندیشۀ سیاسی کارل اشمیت توضیح دهد.
پرونده مقاله