قرآن به عنوان منبع معتبر و جایگاه الهی ووحیانی که دارد میتواند به ویژه در زمینه رفع و دفع رذایل و انحرافات اخلاقی بسیار کارگشا باشد؛ بررسی آیات الهی نشان میدهد قرآن اصول و روشهایی را برای تربیت اخلاقی جامعه متذکر گردیده است یکی از این روشها روش «تذکر» است؛ اینکه این چکیده کامل
قرآن به عنوان منبع معتبر و جایگاه الهی ووحیانی که دارد میتواند به ویژه در زمینه رفع و دفع رذایل و انحرافات اخلاقی بسیار کارگشا باشد؛ بررسی آیات الهی نشان میدهد قرآن اصول و روشهایی را برای تربیت اخلاقی جامعه متذکر گردیده است یکی از این روشها روش «تذکر» است؛ اینکه این روش بر اساس آیات الهی چیست و چگونه و با چه شیوههایی میتواند منجر به تربیت اخلاقی و به ویژه دوری از رذایل و انحرافات اخلاقی گردد مسئله مقاله پیش روست، این روش که برخی آن را به عنوان یکی از اصول اخلاقی نیز تلقی کردهاند با شیوههای؛ ایجاد پرسش و استدلال، عبرتآموزي، موعظه حسنه، توصيه، تمثيل، مقايسه، زمینه تذکر و غفلتزدایی را در افراد ایجاد کرده و سبب تربیت اخلاقی افراد گردد. قرآن کريم با بيان اين اصول و شيوههاي اجراي آن در قالب قصص و برخوردهاي انبيا با انحرافات اخلاقي، به انسان ميآموزد تا با استفاده از اين ابزار در جهت ايجاد صفات اخلاقي مطلوب ومحو کردن انحرافات و ناهنجاريها تلاش کند. تاکید این پژوهش بر ایاتی است که در قرآن انحرافات اخلاقی به ویژه در سنین جوانی صورت گرفته میباشد و این مقاله عهده دار توصیف و تحلیل آنها در راستای مسئله پیش گفته میباشد.
پرونده مقاله
مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند.
او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قو چکیده کامل
مسکویه تحت تأثیر حکیمان یونانی فضایل را در گام نخست به چهار دسته – حکمت، عفت، شجاعت و عدالت – تقسیم می کند و از آن ها به عنوان فضایل رئیسه یاد می کند.
او بر این باور است که حکمت فضیلت قوه ناطقه است و در سایه آن انسان به شناخت امور الهی و انسانی می پردازد و عفت فضیلت قوه شهوانی است و در صورت اتصاف انسان بدین فضیلت، او بر این قوه استیلا می یابد و تمایلات شهوانی خویش را بر اساس رأی و فکر صائب بکار می گیرد و از اسارت شهوات آزاد میگردد.
از دیدگاه مسکویه شجاعت، فضیلت قوه غضبیه نفس انسان است، در صورتی که این قوه تحت سیطره قوه عاقله باشد انسان به فضیلت شجاعت متصف می گردد، و از مبادرت ورزیدن به امور مهیب و خوفناک هراسی به خود راه نمی دهد.
آخرین فضیلت رئیسه و بنیادی از دیدگاه مسکویه، عدالت است. او یادآور می شود، در صورتی انسانی بدین فضیلت متصف می گردد، که واجد سه فضیلت بنیادی پیش گفته گردد. و در مجموع، دو قوه غضبیه و شهویه مطیع و منقاد قوه ناطقه گردند. با اندک تأمل در مطالب پیش گفته درمی یابیم که ترابط وثیق و مستحکمی میان فضایل بنیادی و قوای نفس برقرار است. حکمت ناشی از قوه ناطقه، عفت و شجاعت از سازگاری مثبت میان این قوای سه گانه نفس ایجاد میگردد
پرونده مقاله
رابطه "سیاست" و "سعادت" از جمله مسائلی است که از دیر باز کانون توجه متفکران اخلاق اجتماعی قرار گرفته است. بررسی و مقایسه آراء دو متفکر بزرگ در این زمینه- یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی - تطبیقی به تبیین چگ چکیده کامل
رابطه "سیاست" و "سعادت" از جمله مسائلی است که از دیر باز کانون توجه متفکران اخلاق اجتماعی قرار گرفته است. بررسی و مقایسه آراء دو متفکر بزرگ در این زمینه- یکی از یونان باستان و دیگری از حکمای اسلامی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر کوشیده است به روش تحلیلی - تطبیقی به تبیین چگونگی رابطه این دو موضوع و وجوه اشتراک و افتراق آراء ایشان در این زمینه بپردازد. هم ارسطو و هم ابن مسکویه، غایت سیاست و جامعه سیاسی را دستیابی به سعادت میدانند و مولفههای دستیابی به جامعه مطلوب سیاسی را همان عناصر وصول به سعادت مطرح می کنند. با توجه به تأثیر آراء ارسطو بر اندیشه های ابن مسکویه، تفاوت در جهان بینی این دو متفکر، تفاوت در برخی مباحث را موجب شده است. ارسطو معیار مطلوب بودن جامعه سیاسی و وصول به سعادت را زندگی بر طبق فضیلت می داند. اما با توجه به جهان بینی توحیدی ابن مسکویه، او شریعت را عنصر لاینفک سیاست می داند و بهترین نوع سیاست را سیاست الهی معرفی میکند.
پرونده مقاله
مفهوم «سعادت»، يكى از مفاهيم برجسته اخلاقي در دستگاه فلسفهاخلاق خواجه نصیرالدین طوسی است. او همانند بیشتر فلاسفه و حكماي قديم، اخلاق كامل را مبتني بر رهيافتي بيروني و آفاقي يا همان عقلگرايي و تعقلورزي ميداند. بر اين اساس عقل تنها راهنماي سعادت انسان است،پس انسان چکیده کامل
مفهوم «سعادت»، يكى از مفاهيم برجسته اخلاقي در دستگاه فلسفهاخلاق خواجه نصیرالدین طوسی است. او همانند بیشتر فلاسفه و حكماي قديم، اخلاق كامل را مبتني بر رهيافتي بيروني و آفاقي يا همان عقلگرايي و تعقلورزي ميداند. بر اين اساس عقل تنها راهنماي سعادت انسان است،پس انسان بايد بدون چونوچرا حكم عقل را پيشه خود سازد، بهگونهای كه دارنده حكمت عملي بايد نسبت به فضايل و رذايل آگاهي داشته باشد وهرچه را که عقل زشت و ناپسند ميداند، واگذارد و هرچه را كه عقل نيك مييابد، انجام دهد. او سعادت را همچون ارسطو عين كمال ميداند اما براي آن دو مرتبه قائل است، نازلترين آن مربوط به حيات مادى و والاترين آن عمدتاً مربوط به حيات اخروي است كه آنرا سعادت تام مىنامد. بدينترتيب در انديشه او غالباً در دنيا سعادت تام حاصل نمىشود و براي اثبات اين نگرش از مؤلفههای گوناگوني بهره ميجويد.
پرونده مقاله
در قرون اخیر، انتقادات گسترده ی فلسفی که با پیشرفت های چشمگیر علمی همراه شده است، اتقان براهین سنتی اثبات وجود خدا را متزلزل نموده و زیر سوال برده است. از این رو خداباوران برای اثبات معقولیّت دیدگاه خود، به حوزه ها و عرصه های نوینی همچون اخلاق روی آوردند. یکی از استدلال چکیده کامل
در قرون اخیر، انتقادات گسترده ی فلسفی که با پیشرفت های چشمگیر علمی همراه شده است، اتقان براهین سنتی اثبات وجود خدا را متزلزل نموده و زیر سوال برده است. از این رو خداباوران برای اثبات معقولیّت دیدگاه خود، به حوزه ها و عرصه های نوینی همچون اخلاق روی آوردند. یکی از استدلال های اخلاقی معاصر بر وجود خدا، استدلال اخلاقی رابرت مری هیو آدامز است. آدامز با ابداع نظریه ی فضیلت، تبیینی نوین از ارزش های اخلاقی ارائه می دهد که هم قابلیّت توجیه عینیّت ارزش های اخلاقی، به عنوان مؤلفه ی مهم معناداری اخلاق را دارد و هم صدق خداباوری را به عنوان بخشی مهم از آن تبیین، معرفی می کند. در این مقاله به توضیح و تبیین این نظریه پرداخته ایم و به تقریر استدلال بر آمده از این نظریه، که قرائن و دلایلی بر وجود خدا فراهم می آورد می پردازیم و سپس نقدهای وارد شده بر آن را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
پرونده مقاله
کانت در نظریهی اخلاق خود سه مفهوم از سعادت عرضه کرده است که میتوان آنها را با تعابیرِ سعادت امیالی، سعادت اخلاقی و سعادت نهایی از هم متمایز کرد. بهرغم آنکه به نظر میرسد وی نتوانسته است مفهوم مشخصی از سعادت عرضه کند، وحدتی سازمند میان مفاهیم به ظاهر متعارض از سعادت چکیده کامل
کانت در نظریهی اخلاق خود سه مفهوم از سعادت عرضه کرده است که میتوان آنها را با تعابیرِ سعادت امیالی، سعادت اخلاقی و سعادت نهایی از هم متمایز کرد. بهرغم آنکه به نظر میرسد وی نتوانسته است مفهوم مشخصی از سعادت عرضه کند، وحدتی سازمند میان مفاهیم به ظاهر متعارض از سعادت در اندیشهی وی وجود دارد. این نوشتار بر آن است تا ضمن نشان دادن این وحدت، اهمیتی را که کانت برای سعادت اخلاقی قائل است آشکار سازد. علاوهبر این، نشان میدهد با اینکه در نظریهی اخلاق کانت، سعادت، فروتر و کماهمیتتر از فضیلت لحاظ شده، عهدهدارِ دو نقش مهم است؛ با این توضیح که سعادت در ابتدای مسیر اخلاقی زیستن، با ممانعت از وسوسه شدن برای سرپیچی از تکلیف اخلاقی، به فضیلتمندی فاعل اخلاقی مدد میرساند و در پایان این مسیر، پاداش فضیلتمندی او به شمار میرود. از این رو کانت تلاش برای سعادتمند شدن در چارچوب اخلاق را، تلاشی فضیلتمندانه و تکلیف غیر مستقیم عقل معرفی کرده است که میتوان از آن با عنوان سعادت اخلاقی نام برد.
پرونده مقاله
اخلاق بیان کننده صفت هایی است که انسان باید در خود ایجاد کند تا رفتارهای ارادی صادر شده از او همگی نیکو و پسندیده باشد و صفت های بد را از خود دور سازد. در واقع اخلاق همان فضیلت ها و رذیلت ها و راههای ایجاد فضیلت و مبارزه با رذیلت ها است و بطور کلی اخلاق شامل اعمال خوب و چکیده کامل
اخلاق بیان کننده صفت هایی است که انسان باید در خود ایجاد کند تا رفتارهای ارادی صادر شده از او همگی نیکو و پسندیده باشد و صفت های بد را از خود دور سازد. در واقع اخلاق همان فضیلت ها و رذیلت ها و راههای ایجاد فضیلت و مبارزه با رذیلت ها است و بطور کلی اخلاق شامل اعمال خوب و بد و وظایف و فضایل و رذایل می شود. اخلاق و وظایف منتظران واقعی در زمان غیبت، دوری از اعمال زشت و ناپسند و آراسته شدن به فضیلت های امام غایب علیه السلام و پیاده شدن عملی آنها در زندگی فردی و اجتماعی است. هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم باشد باید منتظر باشد و در عین حال به پرهیزکاری و اخلاق نیکو رفتار نماید.
ما سعی می نماییم در این مقاله در سه محور: الف) کارهای خوب و بد که منتظر واقعی آن را انجام یا ترک نماید از قبیل ثبات قدم و اعتقاد راسخ، جداسازی انسان های خالص از غیر خالص، وارث بودن منتظران بر روی زمین، رفتار متقابل امام غایب و منتظران، رفتارهای دینی منتظران واقعی. ب) کارهای واجب و حرام که منتظر واقعی آنها را باید انجام یا ترک کند شامل انتظار فرج و عدم یاس، تمسک به ریسمان ولایت اهل بیت علیهم السلام، امر به معروف و نهی از منکر. ج) صفات اخلاقی منتظران که به فضایل متصف و از صفات رذیله دوری نمایند مانند تحمل و استقامت منتظر، برتری در ایمان، داشتن عقل و فهم و معرفت و موارد دیگر به اخلاق منتظران واقعی در زمان غیبت امام زمان علیه السلام بپردازیم.
پرونده مقاله
سبب توجه اهل فلسفه به هیجانات آن است که معرفت و شادکامی و اخلاق که از دیرباز دلمشغولی اصلی فلسفه بود تلاقیهای بسیاری با هیجانات دارد. از این رو، فیلسوفان کوشیدهاند تا نشان دهند ارزش و جایگاه هیجانات در کسب معرفت و تحصیل شادکامی و زندگی اخلاقی چیست. فیلسوفان در مقایسه چکیده کامل
سبب توجه اهل فلسفه به هیجانات آن است که معرفت و شادکامی و اخلاق که از دیرباز دلمشغولی اصلی فلسفه بود تلاقیهای بسیاری با هیجانات دارد. از این رو، فیلسوفان کوشیدهاند تا نشان دهند ارزش و جایگاه هیجانات در کسب معرفت و تحصیل شادکامی و زندگی اخلاقی چیست. فیلسوفان در مقایسه با عالمان بیشتر بر تحلیلهای انتزاعی درباب هیجانات متمرکزاند. کاوش در سرشت هیجان به مسائل فلسفی چندی میانجامد از جمله: هیجان و دیگر عواطف آدمی چه تمایزاتی دارند؟ آیا هیجان ارزیابانه است یعنی باید آن را از جنس حکم و داوری دانست یا از سنخ ادراکات یا چیز دیگری به شمار آورد؟ شأن معرفتی هیجانات و نسبت آن با احکام و داوریهای ارزشی چیست؟ چه رابطهای میان انگیزش و هیجان است؟ و سرانجام، جایگاه هیجان در اخلاق کجاست و چه تأثیری بر شکلگیری فضیلت و منش اخلاقی دارد؟.
پرونده مقاله
مسئلۀ مهم مطرح شده دراین پژوهش این است که اخلاق فضیلت میتواند بهترین وسازگارترین تبیین ازاخلاق دینی باشد. برای رسیدن به این مسئله ابتدا نظریه های اخلاق هنجاری -وظیفه گرایی وغایت گرایی وفضیلت گرایی- تبیین ومقایسه ی بین آن ها انجام می گردد. برتری نظریه فضیلت نسبت به دونظ چکیده کامل
مسئلۀ مهم مطرح شده دراین پژوهش این است که اخلاق فضیلت میتواند بهترین وسازگارترین تبیین ازاخلاق دینی باشد. برای رسیدن به این مسئله ابتدا نظریه های اخلاق هنجاری -وظیفه گرایی وغایت گرایی وفضیلت گرایی- تبیین ومقایسه ی بین آن ها انجام می گردد. برتری نظریه فضیلت نسبت به دونظریه رقیب آشکاروپس ازتبیین اخلاق فضیلت محور، هریک مولفه های اصلی آن از قبیل: فضیلت، سعادت، نیت، حکمت عملی، الگوی اخلاقی وحدوسط بیان می-گردد. درادامه برخی مولفه های اخلاق دینی-ازقبیل خداباوری ومعادباوری، پرورش ملکات درونی وخودسازی، جایگاه الگوی اخلاقی دراخلاق دینی، نقش نیت دراخلاق دینی، حدوسط صراط مستقیم یا راه نجات و.... بررسی می شود. همچنین با توجه به قرابت ووحدت موضوع وغایت اخلاق فضیلت واخلاق دینی - به ترتیب علم نفس وسعادت _می توان نتیجه گرفت که اخلاق فضیلت واخلاق دینی نگاهشان به فاعل اخلاقی تکاملی وتعالی بخش است. و نیز می توان با رنگ دینی و جهت الهی دادن به غایت یعنی سعادت دراخلاق فضیلت، زمینه سازگاری این دو اخلاق را فراهم نمود.
پرونده مقاله
ساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی د چکیده کامل
ساحت شناختی و ساحت اخلاقی چه ارتباطی با یکدیگر دارند؟ برخی از فلاسفه بر این باورند که در کسب معرفت و باور، اخلاق و ارزشهای اخلاقی دخالتی نداشته و نباید داشته باشد. احساسات و عواطف، اخلاق و اخلاقیات باید رام عقل بوده، و عقل بر آنها تسلط داشته باشد، نه اینکه آنها دخالتی در حوزه باورها داشته باشند. (جدایی دانش از ارزش) در مقابل طیف دیگری از فلاسفه بر اثرپذیری و اثرگذاری اخلاقیات بر معرفت و باور عقلانی تأکید دارند. باتوجه به اختلاف دیدگاه ها در مورد تاثیر پذیری رفتار اخلاقى از خاستگاههای شناختى و غيرشناختى همانند عواطف و هيجانات و عواملى نظير وراثت، محيط اجتماعى و ... ، همچنین تاثیر پذیری شناختهای انسان از فضائل و رذائل اخلاقی، این تحقیق با روش توصیفی و تحلیل متن، در صدد بررسی ارتباط و تأثیر صفات نفسانی و اخلاقی بر مسائل معرفتی از دیدگاه قرآنی علامه طباطبائی است. به باور وی با کسب فضایل اخلاقی میتوان زمینه شکلگیری باور صادق را فراهم ساخت. درمقابل رذایل اخلاقی در مانعیت برای حصول معرفت یا همان باور صادق میتواند دخالت نماید.
پرونده مقاله